می لـــــرزم...
سرد بود آب پاکــــی که روی دستانم ریخــــتی..!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
خدایا هیچ تنهایی رو اونقدر تنها نکن که به هر بی لیاقتی بگه: عشقم.....
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند......
پرسید: فرزندم پس آدمت کو؟؟؟؟
اشک هایم رو پاک کردم و گفتم:در آغوش حوای دیگریست......
دیگه به تو فکر نمیکنم،گناه داره چشم داشتن به مال غریبه ها....
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
اما…
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد . . .
دَم از بازی حکم میزنی!
دَم از حکم دل میزنی!
پس به زبان “قمار” برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!
باخت ِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!
یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!
دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند!