ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﮒ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻬﺖ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮﻡ. . .
اصلا ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺩﺭﮎ ﻭﺷﻌﻮﺭ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
یه ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﯿﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ كنارم بشين !
حرف های زیادی دارم
دلم خیلی گرفته
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
امشب، آغوشت نیست، اما!
خیالت را به آغوش میکشم
موهایت را میبویم؛
نوازش صورتت را با گونه هایم
به هیچ نمیدهم.
امشب اینگونه است!
فردا شب و شبهای دگر را چه کنم!!!؟
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپهای گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی چطور؟
پیشبینیاش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد
و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پینهای چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمیآیم.
تنها برو!
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...
تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ...
تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا....
در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
مشخصات نویسنده وبلاگ:
نــــــــــــــــام: گمـــــــــــنام
شـــــــــهرت: آواره
شـــــــــــغل: عــــاشق
نـــام پــــــدر: پـــریشان
نـــام مــــادر: گــــــریان
نام خواهر: نگــــــــــران
نام برادر: انتــــــــــــظار
نام دوست: بی خــیال
نــــام مونس: درد
محله: دیار فراموش شدگان
مکتب: عاشقان
جرم: به دنیا آمدن
حکم صادره: محکوم به زندگی
نشانی: شهر صفا، برزگراه وفا، میدان محبت، چهارراه آشنائی، خیابان سرگردانی، کوچه عشق، پلاک بیکران، منزل چشم انتظار........
دیدی که سخت نیست تنها بدون من...؟
دیدی که صبح می شوند،شبها بدون من؟
این نیض زندگی بی وقفه می زند
فرقی نمی کند با من یا بدون من
دیروز اگرچه سخت،امروز هم گذشت
طوری نمی شود فردا بدون من
گاهی گرفته ام.....!
این جا بدون تو.....!
حالت چگونه است
آنجا بدون من...؟
بعد از رفتنش موهایم را از ته زدم...چون خاطره ی دستانش دیوانه ام میکرد...
تاس من جفت شیش هم که می آورد، باز هم خانه ی "مارها" سهم من است...
گـفـت : ضمایر را بگو ...! گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن گـفـت:فــقـط مــن ؟ گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
بدترین حسه دنیا اینه که بدونی کسی که دوسش داری همون اندازه یکی دیگه رو دوس داره ...!
خنده ام می گیــــرد! وقتـــی بعـــد از مدتها ســـراغی از این دل آواره ام می گیـــری و می گویـــی: "دلـــم برایت تــنگ شده!" یا مـــرا به بازی گرفتـــه ای ،یا معنـــی درست واژه هایت را نمی دانـــی. هر چـــه هست ،دلتنگی ات ارزانـــی خودت...!
ای کاش گفته بودی که عاشق دیگری شده ای؛ من خودم عاشق بودم، درکت می کردم . . .
امشب هم پستچی پیر محله ی ما نیامد....!!! یا باید خانمان را عوض کنم یاپستچی را.!! تو که هر روز برایم نامه می نویسی مگر نه...؟
آرامم...آرامش من این روزها مدیون همین انتظاریست که دیگر از کسی ندارم...
دردناک است...کسی را عاشقانه دوست داشته باشی اما او برای دیدن قلبت میخواهد دکمه های لباست را باز کند...دردناک است
یاد گرفته ام هم آغوشی هایم را با عشق مقایسه نکنم چون هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست...
شلیک می کنی؟ بکن ولی اینو بدون
انتقام رو از اونی باید گرفت که رفت…
نه اونی که از همه جا بی خبر… داره می یاد…!!!
از وقتی رفتی دل من حتی یه روز خوش نداشت
آهای خدا خودت ببین...یه ذره هم دوسم نداشت
داره میره از زندگیم،اون خریده حلقه براش
حق داره از پیشم بره دستای من سرده براش
خوب یادمه بهم میگفت دلم برات هلاکه
کجاست؟بهم نشون بده عشقی که میگی پاکه؟؟
لعنتی این درد دلم از زخم رد پاته
آهای خدا دست خودت...هرچی همون صلاحه...